عاشقانه های من

ساخت وبلاگ
اگر دستم رسد بر چرخ گردون آه و صد آه دلم شکسته دگر آه هم برای کشیدن ندارم اگر دستم به این چینی ها برسد گلوهایشان را با دندان پاره میکنم و میجوم نمیزارم هیچکدام از یک میلیارد و دویست میلیون نفرشان سالم بروند با کرونا دنیا رو فلج کردن در حد یک جنگ جهانی تلفات وارد کردن من با جهان کاری ندارم مادرم را گرفتن قلبم را شکستن برادرم را گرفتن و پشتم را شکستن کاری از دستم برنمیاید ولی آرزوی بدترین ها رو براتون دارم چینی های کثیف و نامرد  عاشقانه های من...ادامه مطلب
ما را در سایت عاشقانه های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nikan2011o بازدید : 106 تاريخ : دوشنبه 18 بهمن 1400 ساعت: 20:29

 با دوست قرار گذاشتم بعد مدتها بریم بیرون همدیگرو ببینیم. گفت بیا شرکت یا بیا خونه که راحت یه چند ساعتی با هم از قدیما حرف بزنیم ولی گفت خونه یا شرکت راحت نیستم.گفتم کجا بریم گفت بریم استخر منم قبول کردم.فردای اون روز رفتیم استخر راه اهن روباز مشتی قدیمی و با حال جاتون خالی کلی شیرجه زدیم دوغ ابعلی شیشه ای خوردیم.چی عاشقانه های من...ادامه مطلب
ما را در سایت عاشقانه های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nikan2011o بازدید : 226 تاريخ : دوشنبه 7 آبان 1397 ساعت: 20:51

تاریخ را  فاتحان مینویسند. سودجویان تحریف میکنند . و ابلهان در سر هر کوی و برزنگ آن چرا که به خوردشان دادن جار میزنند . و آیندگان که هیچوقت نمی آیند یا به همین زودیها می آیند دوبار بررسی میکنند تا ببینن که چه بر سر مغلوبین آمد .

+ نیکان
| 17:54


عاشقانه های من...
ما را در سایت عاشقانه های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nikan2011o بازدید : 192 تاريخ : يکشنبه 15 بهمن 1396 ساعت: 5:01

سنگ مزار تیمسار نوشته : مجتبی عزیزیان دختر تیمسار به خواهر و برادرانش گفت سنگ مزار پدر را از تهران بگیریم ال است و بل است سنگهای تهران دهان پر کن است سنگی بگیرم دهان همه باز بماند. هم در شان بازماندگان باشد هم در شان پدر بالاخره سنگ را سفارش داد. س عاشقانه های من...ادامه مطلب
ما را در سایت عاشقانه های من دنبال می کنید

برچسب : عزیزیان, نویسنده : nikan2011o بازدید : 188 تاريخ : جمعه 19 آبان 1396 ساعت: 23:24

سلام من سامانم 25 ساله همیشه تو خاطرات شیرین بچگیم یه خانومی هست قد بلند خوشتیپ با صورت اصلاح شده به اسم خاله اعظم .که همیشه یه عطر تند مردونه میزدو خیلی از حرکاتش شبیه مردها بود ولی نمیدونم چرا مامانم اونو خاله اعظم صدا میزد . خاله اعظم میتونی سامان و بغل کنی ، خاله اعظم برای سامان آب میخری ، خاله عاشقانه های من...ادامه مطلب
ما را در سایت عاشقانه های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nikan2011o بازدید : 183 تاريخ : چهارشنبه 18 مرداد 1396 ساعت: 16:17

یه مرد خوش تیپ و با حال بود که متاهل بود و همسرشم خیلی شیک و ناز بود ولی مرده خیلی سرو گوشش میجنبید و بالای 100 تا دوست دختر و معشوقه داشت یه روزی وقتی مشغول معاشقه با منشی شرکت بود همکاراش مچ شو میگیرنو آبروشو میره هر کی یه چیزی بهش میگه یکی میگه تف به روت یکی از دوستاش که رفت و آمد خانوادگی با هاش عاشقانه های من...ادامه مطلب
ما را در سایت عاشقانه های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nikan2011o بازدید : 178 تاريخ : چهارشنبه 18 مرداد 1396 ساعت: 16:17

غروب جمعه نوشته: مجتبی عزیزیان

جمعه خوش بگذره وقتی به غروب دلگیرش رسیدی می تونی کنترل تلویزیون برداری بزنی بره یه کانال دیگه یا صدای غروب غم انگیزشو سایلنت کنی اگر از تو باشه خاموشش میکنی میری بیرون برای خودت یه دور بزنی ولی نه تو ترجیح میدی بری دوباره یه چرت کوچولو بزنی

+ نیکان
| 17:39


عاشقانه های من...
ما را در سایت عاشقانه های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nikan2011o بازدید : 179 تاريخ : چهارشنبه 18 مرداد 1396 ساعت: 16:17

دخترک بر روی پله نشسته بودو چشم به راه دوخته بود دستش بر زیر چانه اش بود انگار نه انگار که داشت افتاب غروب میکرد همینجوری غرق در افکارش بود که افتاب غروب کرد و نور و از دست دادیم بلند شو برو خونتون کی دیگه نصف شب فیلم بازی میکنه کات تموم شد همه خسته نباشید فردا زودتر بیائید دوباره این سکانس و میگیری عاشقانه های من...ادامه مطلب
ما را در سایت عاشقانه های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nikan2011o بازدید : 207 تاريخ : چهارشنبه 18 مرداد 1396 ساعت: 16:17


11 سال پیش گریه کردم خندید گفت نمی تونم رفت

سادهچیزی نگفت دور شد دورتر شد یه نقطه 


از یکی خوشم میومد بعد دو سال کله شو انداخت پائین مثل گاو رفت

اونجا بود فهمیدم هیچوقت نباید عاشق گاوها شد

چشم های قشنگی دارند ولی کلا بیشعورا از عشق و دوست داشتن چیزی نمی فهمن

گاوها زود سیر میشن و زود گرسنه وقتی برای عاشق بودن ندارن فقط یه چشم شهلا دارند و دیگر هیچ 

عاشقانه های من...
ما را در سایت عاشقانه های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nikan2011o بازدید : 208 تاريخ : چهارشنبه 18 مرداد 1396 ساعت: 16:17

تلگرام زن جوان را دزد نوشته:مجتبی عزیزیان  با دوست قرار گذاشتم بعد مدتها بریم بیرون همدیگرو ببینیم. گفت بیا شرکت یا بیا خونه که راحت یه چند ساعتی با هم از قدیما حرف بزنیم ولی گفت خونه یا شرکت راحت نیستم.گفتم کجا بریم گفت بریم استخر منم قبول کردم.فردای اون روز رفتیم استخر راه اهن روباز مشتی قدیمی و ب عاشقانه های من...ادامه مطلب
ما را در سایت عاشقانه های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nikan2011o بازدید : 198 تاريخ : چهارشنبه 18 مرداد 1396 ساعت: 16:17